سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] دوستان خدا آنانند که به درون دنیا نگریستند ، هنگامى که مردم برون آن را دیدند ، و به فرداى آن پرداختند آنگاه که مردم خود را سرگرم امروز آن ساختند ، پس آنچه را از دنیا ترسیدند آنان را بمیراند ، میراندند ، و آن را که دانستند به زودى رهاشان خواهد کرد راندند و بهره‏گیرى فراوان دیگران را از جهان خوار شمردند ، و دست یافتنشان را بر نعمت دنیا ، از دست دادن آن خواندند . دشمن آنند که مردم با آن آشتى کرده‏اند . و با آنچه مردم با آن دشمنند در آشتى به سر برده‏اند . کتاب خدا به آنان دانسته شد و آنان به کتاب خدا دانایند . کتاب به آنان برپاست و آنان به کتاب برپایند . بیش از آنچه بدان امید بسته‏اند ، در دیده نمى‏آرند . و جز از آنچه از آن مى‏ترسند از چیزى بیم ندارند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :3
کل بازدید :36579
تعداد کل یاداشته ها : 15
103/2/8
5:36 ص

ابوبکر(لعنت الله) تا چشمانش به علی(ع) افتاد فریاد زد ((او را رها کنید ))علی (ع) فرمود :ای ابوبکر چه زود جایی پیامبر (ص) را ضالمانه غصب کردید تو به چه حقی و با داشتن چه مقامی مردم را به بعیت خویش دعوت میکنی ؟آیادیروز به امر خدا و پیامبر با من بیعت نکردی ؟عمر که لعنت ابدخدا بر او باد به علی (ع) به صورت اهانت آمیزی گفت( بیعت کن و این اباطیل را رها کن) امام فرمود :اگر انجام ندهم چه خواهید کرد ؟ گفتند :تو را به ذلت و خواری میکشیم !فرمود :در این صورت بنده خدا و برادر پیامبرش را کشته اید !ابوبکر (لعنت الله)گفت بنده خدا بودن درست است ولی به بردار بودن پیامبر اقرار نمی کنیم !امام فرمود آیا انکار میکنید که پیامبر (ص) بین من و خودش برادری قرار داده ؟گفتند (آری ) و حضرت این مطلب را سه مرتبه برایشان تکرارکرد .سپس رو به آنان کرد و فرمود :ای گروه مسلمانان .و ای مهاجرین و انصار.شما را به خدا قسم میدهم که آیا در روز غدیر خم از پیامبر (ص) شنیدید که آن مطالب را فرمود و در جنگ تبوک آن مطالب را فرمودند .سپس امام آنچه پیامبر (ص) علنی برای عموم مردم فرموده بود چیزی باقی نگذاشت مگر آنکه برای آنان یادآور شد .(و مردم درباره همه آنها اقرار کردند )و گفتندبه خدا قسم بلی .وقتی ایوبکر(لعنت الله) ترسید مردم علی(ع) را یاری کنند و مانع او شوند پیش دستی کرد و خطاب به حضرت گفت:آنچه گفتی حق است که با گوشهای خود شنیدهایم و فهمیده ایم وقلبهای ماآنرا در خود جایی داده ولکن بعد از آن من از پیامبر شنیده ام که می گفت (( ما اهل بیتی هستیم که خداوند ما را انتخاب کرده و ما را بزرگوار داشته و آخرت را برای ما از دنیا ترجیح داده . و خداوند برای ما اهل بیت نبوت و خلافت را جمع نخواهد کرد )) امام فرمود : ایا کسی از اصحاب پیامبر هست که با تو در این مطلب حضور داشته ؟عمر(لعنت الله) گفت:خلیفه پیامبر راست میگوید .من هم از پیامبر خدا شنیدم همانطور که ابوبکر (لعنت الله) گفت . ابو عبیده و سالم مولی ابی حذیفه و معاذ بن جبل هم گفتند:راست میگوید ما این مطلب را از پیامبر شنیده ایم . امام فرمود وفا کردید به صحیفه ملعو نهای که در کعبه بر آن هم پیمان شدید که:((اگر خداوند محمد را بکشد یا بمیرد امر خلافت را از ما اهل بیت بگیرید ))ابوبکر (لعنت الله )گفت :از کجا این مطلب را دانستی؟ اما فرمود :ای زبیر و ای سلمان و نو ای ابذر وتو ای مقداد شما را به خدا وبه اسلام قسم میپرسم آیا از پیامبر (ص) نشنیدید که در حضور شما فرمودند :فلانی و فلانی تا آنکه حضرت همین پنج نفر را نام برد –ما بین خود نامه ای نوشته اند و در آن هم پیمان شده اند و بر کاری که کرده اند قسم خورده اند که اگر من کشته شوم یا بمیرم ....؟ آنان گفتند آری ما از پیامبر خدا شنیده ایم که این مطلب را به شما فرمود که (آنان بر انچه انجام داده اند معاهده کرده اند و هم پیمان شده اند . ودر بین خود قرادادی نوشته اند که اگر من کشته شدم یا مردم بر علیه تو ای علی متحد شوند و این خلافت را از تو بگیرند )شما فرمودید پدر و مادرم فدایت یا سول الله .هر گاه چنین شد چه دستوری میدهید . رسول خدا فرمودند :اگر یارانی بر علیه آنان یافتی با آنان جهاد کن و اعلام جنگ نما و اگر یارنی نیافتی بیعت کن و خون خود را حفظ نما .امام فرمودند به خدا قسم اگر چهل نفر که با من بیعت کردند وفا می نمودند در راه خدا با شما جهاد میکردم .ولی بخدا قسم بدانید که احدی از نسل شما تا روز قیامت به خلافت دست پیدا نخواهد کرد .


90/1/28::: 11:1 ع
نظر()